شروانیان
لغتنامه دهخدا
شروانیان . [ ش َرْ ] (اِخ ) مردم شروان . اهالی شهر شروان . ساکنان شروان :
من شکسته خاطر از شروانیان وز لفظ من
خاک شروان مومیایی بخش ایران آمده .
قوت قوت عراق از مادت نطق من است
گرچه شریان دل شروانیان را نشترم .
من شکسته خاطر از شروانیان وز لفظ من
خاک شروان مومیایی بخش ایران آمده .
خاقانی .
قوت قوت عراق از مادت نطق من است
گرچه شریان دل شروانیان را نشترم .
خاقانی .