ترجمه مقاله

شخولیده

لغت‌نامه دهخدا

شخولیده . [ ش َ / ش ِ دَ /دِ ] (ن مف ) پژمرده شده . (برهان ). پژمرده شده و ناتوان گشته . سست و ناتوان . افسرده . || خشک شده . (ناظم الاطباء). || صفیرزده شده . (برهان ).
ترجمه مقاله