ترجمه مقاله

شخته

لغت‌نامه دهخدا

شخته . [ ش َ ت َ / ت ِ ] (اِ) شجام . شجد. شخد. شبی از زمستان صحو و بی ابر و سخت سرد. سرمای سخت خشک در شبهای زمستان پس از باریدن برف و صافی شدن هوا از ابر و مه . (یادداشت مؤلف ).
- شخته کردن هوا ؛ نهایت سرد کردن که هر مایع قابل یخ بستن یخ بندد. (یادداشت مؤلف ).
|| نوعی خربزه است که در مشهد متداول است .
ترجمه مقاله