ترجمه مقاله

شاه مربعنشین

لغت‌نامه دهخدا

شاه مربعنشین . [ هَِ م ُ رَب ْ ب َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شاه که بچهار زانو نشیند. شاه که بر مسند سلطنت چهار زانو قرار گیرد. || (اِخ )کنایه از خانه ٔ کعبه است . به اعتبار تربیع. (برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) :
خانه خدایش خداست لاجرمش نام هست
شاه مربعنشین تازی رومی خطاب .

خاقانی .


ترجمه مقاله