ترجمه مقاله

شامرک

لغت‌نامه دهخدا

شامرک . [ م ُ ] (معرب ، اِ) جوجه مرغ . فارسی معرب است و کنیت آن ابویعلی باشد. (از متن اللغة). مردم عوام مصر جوجه مرغ را شامرت گویند و آن مصحف شامرک باشد. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله