ترجمه مقاله

شافجرد

لغت‌نامه دهخدا

شافجرد. [ ج ِ ] (اِخ ) از قرای حدود دزفول (اندیمشک ) : و بحدود قری شافجرد و مطران مرغزاری است نیم فرسنگ در نیم فرسنگ و تمامت نرگس خودروست و هم در این حدود درختان اند آن را زرین درخت گویند. شکوفه ٔ زرد، بسیار بقا دارد اما ثمره نمیدهد. (نزهة القلوب ج 3 ص 111).
ترجمه مقاله