ترجمه مقاله

سپاسه

لغت‌نامه دهخدا

سپاسه . [ س ِ س َ / س ِ ] (اِ) لطف نمودن .شفقت کردن . (برهان ) لطف . (فرهنگ اسدی ) :
وز آن پس که بد کرد بگذاشتیم
بر او بر سپاسه نپنداشتیم .

بوشکور.


|| منت بر کسی نهادن . (برهان ) (شرفنامه ). رجوع به سپاس شود.
ترجمه مقاله