ترجمه مقاله

سومنات

لغت‌نامه دهخدا

سومنات . [ م َ ] (اِخ ) سانسکریت «سومناتها« » ماللهند 349» (از: سومه ، ماه + نات ، صاحب ): حجر سومنات و «سوم » هو القمر و«نات » الصاحب فهو صاحب القمر، و قد قلعه الامیر محمود رضی اﷲ عنه فی سنة ست عشر و اربع مائة للهجرة... (ماللهند 252). هم بیرونی در وجه تسمیه ٔ این نام شرحی از افسانه های هندی نقل میکند بدین مضمون «... و گفته اند که منازل ماه دختران پرجاپت » اند که ماه با ایشان مزاوجت کرد و پس از اندک زمانی از میان ایشان به «روهینی » بیشتر مایل شد و دیگر خواهران پیش پدر از او شکوه بردند. پرجاپت ماه را پند داد که بر جمله ٔ دختران بیک دیده نظر کند، ولی ماه پند او را نشنید پس او را نفرین کرد تا رویش پیس شد و از کرده پشیمان گشت و از گناه خویش استغفار کرد. پرجاپت او را گفت که از گفته ٔ خود باز نمیتوانم گشت ، ولی رسوایی ترا در نیمی از ماه پوشیده خواهم داشت . ماه گفت : پس نشان این گناه چگونه از من محو تواند شد؟ گفت : بدانکه صورت «لنگ مهادیو» را برپا سازی و ستایش کنی . ماه چنین کرد و لنگ مهادیو همان سنگ سومنات است . لنگ یا لنگا به زبان سانسکریت به معنی آلت مردی است . و لنگه مهادوه به معنی نره ٔ مهادیو (یکی از خدایان ) است که بت سومنات بدان شکل بوده است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بت خانه ای در گجرات . گویند سلطان محمود غزنوی آنرا خراب کرد و منات را که از بتهای مشهور است در آن بتخانه می بود شکست . و بعضی گویند که قریش منات را از مکه گریزانیده بودند و از راه دریا بدانجا آورده . و گویند این لغت هندوی است که مفرس شده و نام آن بتی بود و معنی ترکیبی آن سوم نات است یعنی صنمی است نمونه ٔ قمر چه سوم بهندی قمر را گویند و نات تعظیم است . (برهان ). یکی از بزرگترین بتخانه های هندوستان که سلطان محمود غزنوی آنرا خراب کرد، و بت آنرا شکست . (فرهنگ فارسی معین ) :
محمود سومنات گشای صنم شکن
از غرو سی گزی بسنان زره گذار.

سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 81).


سومنات ظلم را محمودوار
برق زد تا ابرسان آمد برزم .

خاقانی .


بتی دیدم از عاج در سومنات
مرصع چو در جاهلیت منات .

سعدی .


ترجمه مقاله