سنگ بر طاس زدن
لغتنامه دهخدا
سنگ بر طاس زدن . [ س َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 100) :
سیه پوش چترش چو عباسیان
زده سنگ بر طاس بر طاسیان .
|| کنایه از عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ).
سیه پوش چترش چو عباسیان
زده سنگ بر طاس بر طاسیان .
نظامی .
|| کنایه از عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ).