ترجمه مقاله

سلیمان

لغت‌نامه دهخدا

سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ ) یکی از ایلخانان مغول جلوس 740 هَ . ق . عزل 744 هَ . ق . شیخ حسن کوچک سلطنت موسی را نشناخت ، ابتدا ساقی بیک خواهر ابوسعید زوجه ٔ سابق امیر چوپان را که بعد به ارپا شوهر کرده بود به ایلخانی برداشت و عاقبت او را بیکی از نبیره زادگان یشموت پسر هلاکو که سلیمان خان نام داشت ، بزوجیت داد. و سلیمان خان را به ایلخانی منصوب کرد. سلیمان خان بصورت ظاهر پادشاه وباطناً دست نشانده ٔ شیخ حسن بود تا در حدود 754 هَ .ق . پس از کشته شدن شیخ حسن در مقابل اقتدار اشرف بن تیمورتاش بن چوپان تاب مقاومت نیاورده از سلطنت ظاهری کناره گرفته به دیاربکر رفت . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله