ترجمه مقاله

سلاحة

لغت‌نامه دهخدا

سلاحة. [ س ُ ح َ ] (ع اِ) کمیز بز کوهی که در سنگلاخها منجمد شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کمیز بزکوهی که بر سنگ ریخته و سیاه شده باشد و آن را از روی سنگ تراشیده مانند داروها خصوصاً در جذام بکار برند. (ناظم الاطباء). رجوع به الفاظ الادویه و تحفه ٔ حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه و رجوع به سلاحه شود.
ترجمه مقاله