سر و صدا
لغتنامه دهخدا
سر و صدا. [ س َ رُ ص ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) فریاد. جنجال . هیاهو.
- بی سروصدا ؛ آرام . خاموش . ساکت .
- سر و صدا راه انداختن ؛ جنجال کردن . هیاهو کردن .
- بی سروصدا ؛ آرام . خاموش . ساکت .
- سر و صدا راه انداختن ؛ جنجال کردن . هیاهو کردن .