سر فتیله چرب شدن
لغتنامه دهخدا
سر فتیله چرب شدن . [ س َ رِ ف َ ل َ / ل ِ چ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از جماع . (غیاث اللغات ). کنایه از تر کردن آلت تناسل را به روغن برای جماع نمودن . (آنندراج ). || کنایه از دفع شدن شهوت :
آیند سوی چراغ دهلی
تا چرب شود سر فتیله .
آیند سوی چراغ دهلی
تا چرب شود سر فتیله .
نعمت خان عالی (از آنندراج ).