ترجمه مقاله

سراوان

لغت‌نامه دهخدا

سراوان . [ س َ ] (اِخ ) شهرستان سراوان یکی از شهرستانهای استان هشتم و محدود است از شمال و خاور و جنوب خاوری به مرزپاکستان ، از طرف جنوب و باختر به شهرستان ایرانشهر،از شمال باختری به شهرستان زاهدان . این شهرستان چهار بخش بشرح زیر دارد: 1 - بخش حومه : شامل 4 دهستان و88 آبادی و جمعیت آن 22000 تن است . 2 - بخش سوران : شامل 5 دهستان و 48 آبادی و جمعیت آن 9500 تن است . 3- بخش جالق : شامل یک دهستان و 20 آبادی و جمعیت آن 12500 تن است . 4 - بخش زابلی : شامل یک دهستان و 28 آبادی و جمعیت آن 4000 تن است . بنابر آمار فوق شهرستان سراوان از 4 بخش و یازده دهستان و 184 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 48 هزار تن است . یکی ازبخشهای چهارگانه ٔ شهرستان سراوان که قسمت مرکزی آن بشرح زیر است : از شمال به بخش جالق و از خاور و جنوب خاوری به مرز پاکستان و از طرف جنوب و جنوب خاوری به بخش سیب سوران و از طرف باختر به بخش خاش از شهرستان زاهدان محدود است . منطقه ٔ این بخش از دو قسمت تشکیل میشود: قسمت اول کوهستانی که همان دهستان بم پشت است که تمام آبادیهای آن در دره های کوهستانی واقع شده است . قسمت دوم دهستانهای اسفندک و حومه است که در جلگه واقع شده است . رودخانه های این بخش آب دائم ندارد و بزرگترین رود آن رود ماشکید است که از بخش سیب سوران سرچشمه گرفته پس از عبور از شمال دهستان بم پشت وارد خاک پاکستان میشود. بخش مرکزی شهرستان سراوان از چهار دهستان بشرح زیر تشکیل میشود: دهستان حومه دارای 10000 تن جمعیت و 28 آبادی است . دهستان کوهک دارای 1000 تن جمعیت و 3 آبادی است . دهستان اسفندک دارای 500 تن جمعیت و 4 آبادی است . دهستان بم پشت دارای 5500تن جمعیت و 52 آبادی است . مرکز بخش دارای 2000 تن جمعیت و یک آبادی است . بنابر آمار فوق این بخش از چهار دهستان و 88 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن 19000 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
ترجمه مقاله