ستازن
لغتنامه دهخدا
ستازن . [ س ِ زَ ] (نف مرکب ) سِتار نواز، چه لفظ ستا مخفف سِتار است . (آنندراج ). سِتارنواز. (غیاث ). نوازنده ٔ سه تار :
ستازن برآورده بانگ سرود
سرودی نوآیین تر از صد درود.
|| (اِ) سیخ کباب که سه شاخه باشد. (آنندراج ) (غیاث ).
ستازن برآورده بانگ سرود
سرودی نوآیین تر از صد درود.
نظامی .
|| (اِ) سیخ کباب که سه شاخه باشد. (آنندراج ) (غیاث ).