سبکدل کردن
لغتنامه دهخدا
سبکدل کردن . [ س َ ب ُ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرخوش کردن . مست و خراب کردن :
ساقی از رطل گران سنگی سبکدل کن مرا
حلقه ٔ بیرون این دنیای باطل کن مرا.
ساقی از رطل گران سنگی سبکدل کن مرا
حلقه ٔ بیرون این دنیای باطل کن مرا.
صائب (از آنندراج ).