ترجمه مقاله

سبعالارض

لغت‌نامه دهخدا

سبعالارض . [ س َ عُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) پرسیاوشان . (منتهی الارب ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). پرسیاوشان . سنبل . عربی آن کزبرة البئر، هندی آن راج هنس و کرچاه درنکوث ، طبیعت آن مایل بگرمی و خشکی و ملطف و مخفف و محلل و منفخ و مدر و مصلح و مصطکی و شربت الزحر معروف و مشهور و تا هفت درم و از آب طبیخش تا بیست درم بدل آن جهت آلام شُش به وزنش بنفشه و منصف آن اصل السوس . (الفاظ الادویه ). شعر الجن است و کزبرة البیر خوانند و آن پرسیاوشان است . (اختیارات بدیعی ).
ترجمه مقاله