سبارولغتنامه دهخداسبارو. [ س َ ] (اِ) کبوتر. (رشیدی ) : سبارو گرچه اوج چرخ گیردکجا گردد رها از مخلب باز . قطران (از رشیدی ).رجوع به سباروک و سپاروک شود.