ترجمه مقاله

ساوری

لغت‌نامه دهخدا

ساوری . [ وَ ] (ترکی - مغولی ، اِ)تحفه ٔ پیشکش و آن مرکب است . (آنندراج ). انعامی که در ازای خدمت میدهند. (ناظم الاطباء) : و ساوری و علوفه و ترغو ترتیب نکرده بودند. (تاریخ غازان ص 30). و درین چند سال ... یام و ساوری و ترغو و علوفه و غیره بر هیچ ولایت حوالت نرفته بود. (تاریخ غازان ص 255). پرسیدند که با وجود مخالفت و محاربت سبب ارسال نزل و ساوری چیست . (حبیب السیر ج 1 ص 349). || خدمت و بندگی . || تحیت . || باج و خراج . (ناظم الاطباء). رجوع به ساو شود.
ترجمه مقاله