سان دیدن
لغتنامه دهخدا
سان دیدن . [ دی دَ ] (مص مرکب ) سپاه را از نظر گذراندن .دیدن سپاه . دیدن لشکر را با ساز و برگ :
دید چندانی که سان لشکر افلاک را
بر منجم طالع خصمش نشد هرگز عیان .
رجوع به سان و سان دادن شود.
دید چندانی که سان لشکر افلاک را
بر منجم طالع خصمش نشد هرگز عیان .
شفیع اثر (از آنندراج ).
رجوع به سان و سان دادن شود.