ترجمه مقاله

ساروق

لغت‌نامه دهخدا

ساروق . (اِخ ) قصبه ای است از دهستان فراهان پائین بخش فرمهین شهرستان اراک . واقع در 18 هزارگزی جنوب باختری فرمهین ، سر راه اراک به بزچلو. کوهستانی ، سردسیر، آب آن از قنات ، ومحصول آن ارزن ، بنشن ، پنبه ، صیفی ، انگور و سیب زمینی است و 2430 تن سکنه دارد که اغلب به زراعت و گله داری مشغولند، قالی بافی آن معروف است . راه مالرو دارد و از بزچلو اتومبیل بدان توان برد. این ده یکی از قراء قدیمی ایران بوده ، آثار و اماکن قدیمه ٔ بسیار دارد. از جمله بنای امامزاده 72 تن که دارای 3 گنبد است که در یک زمان ساخته شده و تاریخ بنای آنها سال 587 هَ . میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2). پائین تر [ از کرج ابودلف ] در امتداد رودخانه ٔ کرج ، و در شمال کرج ابودلف ، شهر ساروق در ولایت فراهان واقع است که یاقوت و حمداﷲ مستوفی از آن یاد کرده و آن را از توابع همدان شمرده اند. (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی ص 214). دیه ساروق ، دارالملک آنجا [ ولایت فراهان ] است ، و طهمورث ساخت . (نزهة القلوب چ اروپا ص 69).
ترجمه مقاله