ترجمه مقاله

سابوته

لغت‌نامه دهخدا

سابوته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) زن پیر باشد به زبان پارسیان . (جهانگیری ). زن پیر را گویند بزبان زند و استا. (برهان ). زن پیر بزبان مردم اصفهان . (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). در لغت فرس ص 504آمده : صابوته زن پیر بود بزبان آسیان ، قریع گوید:
مرا که سال بهفتاد و شش رسید و رمید
دلم ز شله ٔ صابوته و ز زهره ٔ تاز
و بنابراین لغت مزبور از زبان آسی (محتملاً استی ) است . (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع). رجوع به صابوته در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله