سائلی
لغتنامه دهخدا
سائلی . [ ءِ ] (اِخ ) هراتی از شهر هرات و بسیار فقیر و دردمند است . این مطلع از اوست :
از خیل بتان دلبر من آه بلائی است
در شکر مزن طعنه که دلخواه بلائی است .
از خیل بتان دلبر من آه بلائی است
در شکر مزن طعنه که دلخواه بلائی است .
(تحفه ٔ سامی ص 35).