زیان کشیدن
لغتنامه دهخدا
زیان کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خسارت کشیدن و قبول خسارت کردن . (ناظم الاطباء). خسارت دیدن . آسیب دیدن . گزند یافتن . زیان دیدن :
خاقانی ار زبان ز سخن بست حق اوست
چند از زبان نیافته سودی ، زیان کشد.
دیوان میغرنگ سنان کش چو آفتاب
کز نوک نیزه شان سر کیوان زیان کشید.
خاقانی ار زبان ز سخن بست حق اوست
چند از زبان نیافته سودی ، زیان کشد.
دیوان میغرنگ سنان کش چو آفتاب
کز نوک نیزه شان سر کیوان زیان کشید.