ترجمه مقاله

زنق

لغت‌نامه دهخدا

زنق . [ زَ ن َ ] (معرب ، اِ) نوک پیکان تیز.ج ، زنوق . || جای زناق . معرب زنخ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله