ترجمه مقاله

زندش

لغت‌نامه دهخدا

زندش . [ زَ دِ ] (اِمص ) تحیت . درود. سلام . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در برهان گفته بمعنی درود و سلام . در فرهنگ ندیده ام . (انجمن آرا). از بر ساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 249 شود.
ترجمه مقاله