ترجمه مقاله

زمع

لغت‌نامه دهخدا

زمع. [ زَم ِ ] (ع ص ) آنکه در وقت خشم کمیز یا اشک آیدش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله