ترجمه مقاله

زلل

لغت‌نامه دهخدا

زلل . [ زَ ل َ ] (ع مص ) بلغزیدن . (زوزنی ). بلغزیدن و سهو افتادن . (تاج المصادر بیهقی ). لغزیدن قدم . (دهار). لغزیدن در گل یا در سخن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سبک سرین گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زَل َّ زَلاّ ً و زللاً وزلولاً و زلیلاً و زلیلاءً و زلیلی . رجوع به زل شود.
ترجمه مقاله