ترجمه مقاله

زروار

لغت‌نامه دهخدا

زروار. [ زَ ] (ص مرکب ) مانند زر. زردرنگ . طلایی . (فرهنگ فارسی معین ). (از: زر، ذهب + وار، پسوند مشابهت و لیاقت ) مساوی زرمانند. مانند ذهب . همچون طلا. رجوع به زر شود.
ترجمه مقاله