ترجمه مقاله

زبیبی

لغت‌نامه دهخدا

زبیبی . [ زَ ] (اِخ ) عبداﷲبن ابی طالب زبیبی ، مکنی به ابوبکر. از زبیبیه ٔ بغداد است و از شهدة روایت دارد. در نسخ قاموس همه جا عبداﷲبن طالب آمده و صواب عبداﷲبن ابی طالب است . (از تاج العروس ). ابوبکر عبداﷲ پسر طالب از زبیبیة (محله ای ببغداد) است . (از شرح قاموس ). یاقوت آرد: عبداﷲبن ابی طالب مقری زبیبی خلال بغدادی ، از زبیبیه است که نام محله ای است ببغداد. وی از شهدة دختر ابری و ابوساکن صاحب بن بالان نقل حدیث کند و با عده ای دیگر از سعیدبن صافی جمال نیز سماع دارد و سماع او صحیح است . وی مشیخه ای دارد و خود بطلب حدیث برخاسته است . محمدبن عبدالغنی بن نقطه از او روایت دارد. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله