ترجمه مقاله

زبول

لغت‌نامه دهخدا

زبول . [ زِ ] (اِخ ) در مدت جنگ ابومالک با کنعانیان او، در شکیم وکیل ابومالک بود. (سفر داوران 9: 28 و 41) (از قاموس کتاب مقدس ). بستانی آرد: ازرئیسان شهر شکیم در روزهای جنگ ابومالک و ملیان کنعان است . وی در مدت غیاب ابومالک ، حکومت شهر شکیم را بر عهده داشت و از دشمنان مردم کنعان بود. او جعلا و برادران او را از شکیم براند. در کتاب قضاة 9:28 تا آخر از او یاد شده است . (از دائرةالمعارف بستانی ).
ترجمه مقاله