زبطری
لغتنامه دهخدا
زبطری . [ زِ ب َ ری ی ] (ص نسبی ) نسبت است به زبطره شهر مرزی ترکیه «روم قدیم » :
لبیت صوتا زبطریا هرقت له
کاس الکری و رضاب الخرد العرب .
رجوع به معجم البلدان و «زبطره » شود.
لبیت صوتا زبطریا هرقت له
کاس الکری و رضاب الخرد العرب .
ابوتمام (از یاقوت ).
رجوع به معجم البلدان و «زبطره » شود.