ترجمه مقاله

زافر

لغت‌نامه دهخدا

زافر. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن سلیمان ایادی قهستانی مکنی به ابوسلیمان . بخاری گوید: در ری بوده و برخی وی را کوفی و نزیل بغداد دانسته اند در کتاب تاریخ بغداد و میزان الاعتدال و تهذیب التهذیب از وی یاد شده و علمای حدیث و رجال درباره ٔ ثقه بودن و قوت و ضعف روایات وی اختلاف دارند. در تاریخ بغداد آمده است : وی قاضی سجستان بود سپس به ری رفت و پیوسته برای تجارت به کوفه سفر میکرد تا اینکه به بغداد انتقال یافت . یحیی بن معین گوید: وی متاع قوهی [ قهستانی ] به بغداد میبرد. ابن حبان آرد: اصل وی از قهستان و زادگاهش کوفه بوده است سپس به بغداد و آنگاه به ری رفت و در آنجا مقیم گردید. از مالک بن انس و سفیان ثوری و جماعتی دیگر نقل حدیث کرده است محمدبن مقاتل مروزی و یحیی بن معین و چندین تن دیگر از وی روایت کرده اند. زافر از مالک نقل کرده است که انس بن مالک گفت : روزی که محتلم شدم رسول اﷲ (ص ) را مطلع ساختم او فرمود دیگر بر زنان داخل مشو و این حدیث مورد انکار اهل حدیث قرار گرفته است . (از اعیان الشیعه ). مؤلف اعیان الشیعه احتمال داده است که زافربن سلیمان همان زافربن سفیان باشد و در اثر تصحیف نساخ ، متعدد شده است ، بااین که خود به این نکته توجه داشته است که زافربن سلیمان اهل سنت و زافربن سفیان شیعه و از اصحاب صادق (ع ) بوده است . رجوع به تهذیب التهذیب ، تاریخ بغداد، تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری و میزان الاعتدال شود.
ترجمه مقاله