زاغ فعل
لغتنامه دهخدا
زاغ فعل . [ ف ِ ] (ص مرکب ) آنکه رفتارزاغ دارد. || مجازاً، بدفعل :
از آن زاغ فعلان گه شبروی
ز صف کلنگان فزون آمدیم .
و رجوع به زاغ رو و زاغ شود.
از آن زاغ فعلان گه شبروی
ز صف کلنگان فزون آمدیم .
خاقانی .
و رجوع به زاغ رو و زاغ شود.