زار کردنلغتنامه دهخدازار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ضعیف کردن کسی را. نژند کردن . ناتوان ساختن : گفت رنجش چیست زخمی خورده است گفت جوع الکلب زارش کرده است .مولوی (مثنوی ).