ریوهلغتنامه دهخداریوه . [ ری وَ / وِ ] (اِخ ) نام پسر کیکاوس . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از فرهنگ جهانگیری ). رجوع به ریو و ریونیز شود.