ترجمه مقاله

ریاست طلب

لغت‌نامه دهخدا

ریاست طلب . [ س َ طَ ل َ ] (نف مرکب ) طالب سروری و مهتری . ریاست جوی . (یادداشت مؤلف ). کسی که دوستدار ریاست و سروری باشد. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله