ترجمه مقاله

روییدنگاه

لغت‌نامه دهخدا

روییدنگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) محل انبات و روییدگی و فزونی . (ناظم الاطباء). منبت . رستنگاه : مَورِم ؛ روییدنگاه دندان . مَشجَر؛ روییدنگاه درخت . (یادداشت مؤلف ). قصیص ، قصقص ؛ روییدنگاه موی سینه . (منتهی الارب ). قصباء؛ روییدنگاه نی و کلک . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله