روحی
لغتنامه دهخدا
روحی . (اِخ ) شاعر قرن نهم ، و ازجمله ٔ شاعران سلطان یعقوب بود. این مطلع از اوست :
وه که جانم در غم آن دلستان خواهد شدن
زآنچه میترسیدم آخر آنچنان خواهد شدن .
و نیز گوید:
اگر وصف سر زلف تو مویی در میان افتد
سخندانان عالم را گرهها در زبان افتد.
رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
وه که جانم در غم آن دلستان خواهد شدن
زآنچه میترسیدم آخر آنچنان خواهد شدن .
و نیز گوید:
اگر وصف سر زلف تو مویی در میان افتد
سخندانان عالم را گرهها در زبان افتد.
(از مجالس النفائس ص 308).
رجوع به فرهنگ سخنوران شود.