ترجمه مقاله

رنگ پوشیدن

لغت‌نامه دهخدا

رنگ پوشیدن . [ رَ دَ ] (مص مرکب ) ژنده پوشیدن . دلق پوشیدن . جامه ٔ رنگ رنگ پوشیدن . رجوع به رنگ ذیل معنی خرقه ٔ درویشان شود :
عشاق را مزاج قناعت بود لطیف
تاغایتی که رنگ بپوشند و بو خورند.

طالب آملی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله