رنقلغتنامه دهخدارنق . [ رَ ] (ع ص ) آب تیره . (از منتهی الارب ). تیره و کدر. رَنَق . (از اقرب الموارد). رَنِق . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دو لغت اخیر شود.