رنقلغتنامه دهخدارنق . [ رَ ن َ ] (ع مص ) رُنوق . تیره شدن آب . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تیره شدن آب و جز آن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). تیره و کدر شدن . (از اقرب الموارد).