رمه گشتنلغتنامه دهخدارمه گشتن . [ رَ م َ / م ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) جمع شدن . گرد آمدن . رجوع به رمه شدن شود : که فردا ز مصر و حوالی همه زن ومرد را گشت باید رمه .فردوسی .