ترجمه مقاله

رقبی

لغت‌نامه دهخدا

رقبی . [ رُ با ] (ع اِ) عطا کردن چیزی باشد به کسی بدین شرط که هر کس از آن اول بمیرد آن چیز به ورثه ٔ او بازگردد یا دادن خانه یا زمین ، کسی را که تا حیات خود از آن نفع گیرد و بعد مرگش به دیگری برسد، اوان تقول ان مت قبلی فهی لی و ان مت قبلک فهی لک و هی من المراقبة لِاءَن ّ کل واحد منهما یرقب لموت صاحبه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بخشیدن چیزی به کسی به شرطی که هرکدام مرد به ورثه ٔ او برسد، یا اگر یکی مرد از آن دیگری باشد. (از اقرب الموارد). عمری و رقبی و سکنی عبارت از یک نوع حق انتفاع است . قسمی وقف بر شخصی که واقف گوید: فلان خانه و مثل آن از تو؛ اگر من پیش از تو بمیرم همیشه از توو اگر من پس از تو بمیرم از من . تملیک بمدت حیات . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
ترجمه مقاله