ترجمه مقاله

رفعت

لغت‌نامه دهخدا

رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میرزا عباس یا محمد عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی هندی . مورخ و ادیب قرن 13 هَ . ق . بود و رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست : 1 - آثار العجم 2 - تاریخ الائمة 3 - تاریخ افاغنه 4 - تاریخ البواهر یا [تاریخ نکو] یا [قلائد الجواهر]. 5 - تاریخ بهوپال 6 - تاریخ دکن 7 - تاریخ سرندیب 8 - التاریخ النفیس [که محتمل است همان تاریخ البواهر باشد] 9 - تاریخ وقایع العثمانی معالروس . 10 - چارچمن در تاریخ دکن . 11- جواهرخانه . (از ریحانة الادب ج 2 ص 88). صاحب صبح گلشن مرگ وی را به سال 1256 هَ . ق . نوشته و اشعاری از وی نقل کرده است از آن جمله است :
بهره ز ملک بقا تا که تصور گرفت
دل ز مقام فنا بوی تنفر گرفت
شد به سر اوج عرش هر که تواضع نمود
رفت به قعر بلا هر که تکبر گرفت .

(از صبح گلشن ص 181).


رجوع به شمع انجمن ص 183، 182 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله