ترجمه مقاله

رفعان

لغت‌نامه دهخدا

رفعان . [ رُ ] (ع مص ) نزدیک گردانیدن چیزی به چیزی : رفعت الامر الی السلطان ؛ ای قربته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و منه قولهم : رفعته الی السلطان رفعاناً؛ ای قربته وقوله تعالی : فرش مرفوعة (قرآن 34/56)؛ یعنی نزدیک گردانیده شده برای ایشان یا بعض آن فوق بعضی یا مرادزنان مکرمات است . (منتهی الارب ). رجوع به رفع شود.
ترجمه مقاله