رساندهلغتنامه دهخدارسانده . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (ن مف ) متصل شده . (فرهنگ فارسی معین ). الحاق شده . اتصال داده شده . (یادداشت مؤلف ). || انتقال داده . || حمل کرده . || ابلاغ شده . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به رساندن شود.