ترجمه مقاله

رجه

لغت‌نامه دهخدا

رجه . [ رَ ج َ / ج ِ ] (اِ) صف . قطار. رده . (ناظم الاطباء). || طنابی که جامه و لنگی و چیزهای دیگر بر بالای آن اندازند. (فرهنگ فارسی معین ) (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء). رَزه . رَژه . ریجه . ریسمانی که دو سر آن را به دو دیوار یا دو درخت بندند و رخت بر آن آویزند. || ریسمانی که در بنایی بکار رود. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله