راهگشای
لغتنامه دهخدا
راهگشای . [ گ ُ ] (نف مرکب ) راه گشا. که راه را بگشاید. که راه باز کند :
گفت کای رخنه بند راهگشای
دولتت بر مراد راه گشای .
و رجوع به راه گشادن و راه گشودن شود.
گفت کای رخنه بند راهگشای
دولتت بر مراد راه گشای .
نظامی .
و رجوع به راه گشادن و راه گشودن شود.