راست بالا
لغتنامه دهخدا
راست بالا. (ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت . سروقد :
همه شاه چهر و همه ماهروی
همه راست بالا همه راستگوی .
|| (اِ مرکب ) درخت سرو. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا).
همه شاه چهر و همه ماهروی
همه راست بالا همه راستگوی .
فردوسی .
|| (اِ مرکب ) درخت سرو. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا).